۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

آزمون اندریافت موضوع (TAT (Thematic Apperception Test

اندریافت، عبارت است از نوعی آمادگی برای ادراک وقایع به گونه‌ای خاص بر اساس تجارب قبلی.


آزمون T.A.T در سال 1935 توسط کریستینا مرگان (Christina Morgan) و هنری مورای (Henry Murray) روان‌پزشکان آمریکایی تهیه شده است. مواد این آزمون شامل 30 تصویر است که به گروه‌های ده‌تایی تقسیم می‌شوند. معنا و مفهوم این تصاویر مبهم بوده، با شرایطی به آزمایش شونده معرفی می‌شوند و از او می‌خواهند تا داستانی درباره هر یک از آن‌ها بیان کند. بعضی از کارت‌ها به کودکان، برخی به زنان و پاره‌ای دیگر به مردان اختصاص دارد.


آزمون اندریافت موضوع، بر این فرضیه مبتنی است که آزمودنی خود را با قهرمان اصلی داستانی که می‌سازد همانند می‌کند...

آزمون اندریافت موضوع (TAT) یک روش فرافکنی است که شامل تعدادی تصویر است و در آن از آزمودنی خواسته می شود درباره آنچه که فکر می کند در هر تصویر رخ می دهد داستانی بسازد. موری آزمون TAT  را به صورت زیر توصیف می کند: روشی که برخی از سایق ها، هیجان ها، احساسات، عقده ها و تعارض های بارز شخصیت را برای تفسیرکننده تعلیم دیده آشکار می سازد. ارزش این آزمون به ویژه در این است که گرایش های اساسی و بازداری شده ای را منعکس می کند که آزمودنی به دلیل عدم تمایل به افشای آنها یا به سبب ناهشیاری نسبت به این گرایش ها نمی تواند به آنها اعتراف کند. این آزمون با نقاشی های فرافکنی یا آزمون های از نوع لکه جوهر مانند آزمون رورشاخ یا هولترمن تفاوت دارد. زیرا کارت های  TATمحرک ساخت دارتری ارائه می دهند و مستلزم پاسخ های کلامی سازمان یافته تر و پیچیده تری هستند علاوه بر این TAT بیشتر به روش های تفسیر کیفی استوار است و به جای ساخت زیربنایی اساسی شخصیت، ویژگی های اینجا و اکنون موقعیت های زندگی فرد را مورد سنجش قرار می دهد. TAT از ابتدای تدوین تاکنون یکی از آزمون های روانی بوده است که در بررسی های بالینی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته و برای تدوین بسیاری از متون مشابه الگو واقع شده است. آزمون TAT از 20 کارت با تصویرهای مبهم تشکیل شده است به آزمودنی راهنمایی می شود که درباره هر تصویر داستانی بسازد و در این داستان درباره آنچه که هم اکنون می گذرد افکار و احساسات قهرمانان آنان، رویدادهایی که وضعیت فعلی را موجب شده اند و نتایج پایانی داستان توضیح دهد. کوشش برای شناخت افراد بر اساس تفسیرهایی که از جهان خود به عمل می آورند تاریخی طولانی و اغلب قابل احترام دارد تفسیر نقاشی ها (و به طور کلی آزمون فرافکنی) عمدتا به نظریه روان تحلیل گری مبتنی است. یکی از فرض های اساسی این شیوه آن است که بسیاری از جنبه های مهم شخصیت از طریق خودسنجی هوشیارانه به دست نمی آید و لذا پرسشنامه ها برای این منظور ارزش محدودی دارند. برای به دست آوردن تصویر دقیق از جهان درونی شخص باید راهی انتخاب شود که از تفاوت ها و دفاع های ناهشیار پیشگیری شود. بنابراین از دیدگاه روان تحلیل گری یک رویکرد غیرمستقیم مانند استفاده از نقاشی های فرافکنی امری اساسی است. نقاشی های فرافکنی فنون بیانی هستند زیرا جنبه هایی از خصایص شخص را هنگامی که به گونه ای از فعالیت می پردازند نشان می دهند. نمونه های دیگری از متون بیانی عبارتند از تفسیر بازی نقش، نمایش، بازی کودکان یا فهم معنای پنهان لطیفه گویی ها. به طور کلی در کاربرد فنون بیانی فرافکنی، رویکردهای بسیار گوناگونی وجود دارند که نقاشی های فرافکنی از آن جمله اند. بعضی از متخصصان بالینی از آزمودنی می خواهند که صرفا تصویر یک آدم بکشد در صورتی که دیگر متخصصان بالینی ممکن است از او بخواهند که تصویری از جنس مخالف، یک خانه و یک درخت را نیز ترسیم کند و درباره آنچه که کشیده است داستانی بسازد و یا از رنگ یا مداد رنگی استفاده کند.


روش اجرا و تفسیر آزمون
  در اجرای آزمون، به آزمودنی می‌گویند «من چند تصویر به شما نشان می‌دهم. می‌خواهم درباره هر تصویر داستانی برایم بگویی. به من بگو چه رویدادهایی این داستان را به وجود آورده، هم اکنون چه چیزی در داستان اتفاق افتاده است، قهرمانان داستان چه فکر می‌کنند و چه احساسی دارند و سرانجام داستان چه خواهد شد؟». نیز به آزمودنی گفته می‌شود که برای گفتن داستان هر کارت تقریبا 5 دقیقه فرصت دارد. در طرح اولیه آزمون، 20 کارت در دو جلسه یک ساعتی(در هر جلسه 10 کارت) اجرا می‌شد. اما در عمل، معمولا در مورد هر آزمودنی 10 تا 12 کارت اجرا می‌شود.
  آزمایش‌کننده باید تمام گفته‌های آزمودنی را کلمه به کلمه یادداشت کند. آزمایش‌کننده لازم است زمان واکنش آزمودنی(فاصله زمانی بین ارایه کارت به آزمودنی و نخستین پاسخ وی) را نیز اندازه‌گیری و ثبت کند. از روی زمان واکنش می‌توان مشخص کرد که آزمودنی در کدام یک از کارت‌ها مشکل داشته است. چون هر کارت برای فراخوانی موضوع‌ها، نیازها و تعارض‌های خاص خود طراحی شده است. زمان واکنش طولانی و غیرعادی ممکن است بیان‌گر مساله خاصی باشد. آزمایش‌کننده ماهر، از داستان‌ها، نیازها، هیجان‌ها، احساسات، عقده‌ها، تعارض‌ها و فشارهای بیرونی آزمودنی که او را آزار می­دهند، اطلاعاتی به دست می‌آورد.
  در مورد آزمون T.A.T نظام‌های نمره‌گذاری و تفاسیر گوناگونی وجود دارد که می‌توان آن‌ها را به دو گروه تفسیر کمی و کیفی طبقه‌بندی کرد. تفسیر کمی آزمون، کمتر مورد پذیرش عام قرار گرفته است. به سبب پیچیدگی و وقت‌گیر بودن روش‌های کمی تفسیر آزمون، اغلب روان‌شناسانی که T.A.T را به کار می‌برند روش تفسیر کیفی را ترجیح می‌دهند. تقریبا در همه روش‌های تفسیر آزمون، قهرمانان، نیازها، فشارهای محیطی، موضوع‌ها و نتایج مورد توجه قرار می‌گیرند.
  قهرمان، چهره‌ای در داستان است که ظاهرا آزمودنی با وی همانندسازی می‌کند. چهره‌ای که به گوینده داستان شباهت بیشتری دارد، به عنوان قهرمان در نظر گرفته می‌شود. انگیزه‌ها و نیازهای قهرمان اهمیت خاصی دارند. در بیشتر روش‌های تفسیر از جمله در تفسیر ارایه شده توسط موری، شدت، تداوم و فراوانی هر یک از نیازها به عنوان شاخص‌هایی برای اهمیت داشتن و مربوط بودن نیازها در نظر گرفته می‌شوند. اصطلاح "فشار خارجی" در تفسیر T.A.T، به نیروهای محیطی که در ارضای نیازها مشکل ایجاد می‌کنند یا ارضای نیازها را تسهیل می‌کنند گفته می‌شود. برای تعیین اهمیت نسبی این نیروها باید به عواملی مانند فراوانی، شدت و تداوم توجه شود. به نظر بعضی از متخصصان، قسمتی از پاسخ‌ها یا نشانه‌ها در آزمون T.A.T نشان‌گر برخی اختلال‌های روانی است. به عنوان مثال؛ کندی یا درنگ طولانی در پاسخ دادن به تصاویر ممکن است نشانه افسردگی باشد.
  این‌که آزمودنی‌های مختلف به یک تصویر پاسخ‌های متفاوت می‌دهند نشانه ارزش بالقوه آزمون T.A.T برای شناخت خصایص شخصیتی است.

برای دیدن تصاویر بزرگ کارت های TAT بر روی لینک های زیر کلیک کنید.

* عدد هایی که تنها هستند به این معنی هستند که برای هر دو جنس بکار می روند.
** عددهایی که به همراه  B  و یا M هستند تنها برای به ترتیب پسران و مردان بکار می روند.
*** عددهایی نیز که همراه با G یا F هستند تنها برای به ترتیب دختران و زنان بکار می روند.
**** کارت شماره 16 کارتی خالیست که مراجع می تواند از خود داستانی بر روی آن بنویسد.

کارت 1کارت 2کارت 3BM
کارت 3GFکارت 4کارت 5
کارت 6BMکارت 6GF کارت 7BM
کارت 7GFکارت 8BMکارت 8GF
کارت 9BMکارت 9GFکارت 10
کارت 11کارت 12BGکارت 12F
کارت 12Mکارت 13Bکارت 13G
کارت 13MFکارت 14کارت 15
کارت 17BMکارت 17GFکارت 18BM
کارت 18GFکارت 19کارت 20

* تفسیر کامل این آزمون نیلز به آموزش کامل و تمرین بسیار دارد...
برای آشنایی بیشتر می توانید از لینک زیر تا حدودی تفسیر کامل آزمون را یاد بگیرید.
البته اول باید متون انگلیسیتون رو قوی کنید!!!

۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

نقاشی بچه ها را چگونه تفسیر كنیم

نقاشی هایی از جنس احساس
نقاشی بچه ها را چگونه تفسیر كنیم
تفسیر نقاشی بچه ها


بچه‌ها معمولا در يک سالگي قلم به دست مي‌گيرند و با آن به کاغذ ضربه مي‌زنند، بدون آنکه بتوانند اثري روي کاغذ به جا بگذارند....

کم‌کم در سنين 18 تا 20 ماهگي، موفق به کشيدن خطوط مي‌شوند و ميل ذاتي‌شان به اثر‌گذاري و لذت بردن از کارهاي خودساخته، مهم‌ترين عامل در بروز شکل‌گيري اين خطوط است. به مرور زمان، آن خط‌ خطي‌هاي اوليه، معنا و مفهوم بيشتري پيدا مي‌کند و در حدود 3 سالگي، ديگر خط‌ نگاري کودک فقط براي لذت بردن از حرکت يا فشار مداد روي کاغذ نيست؛ بلکه او سعي مي‌کند با ترسيم تصاوير، احساسات دروني‌اش را متناسب با تجربه‌هاي زندگي کوتاه‌مدتش بروز دهد. از 5، 6 سالگي به بعد نيز کودک قدرت و توجه بيشتري براي نظارت بر واقعيات بيروني پيدا مي‌کند و چون لغات بيشتري آموخته است، بهتر از قبل مي‌تواند اختلاف اشيا را با هم‌ديگر درک کند. بنابراين نقاشي در اين دوران، ترسيمي است از چيز‌هايي که برايش مهم‌اند؛ حتي اگر در واقعيت قابل رويت نباشند.
سایت سلامت طی پرسش و پاسخی با یکی از محققان این مسئله را تشریح کرده است.


آيا نقاشي کودکان نشانه‌اي از تفکرات آنها است؟

بله؛ تصويري که کودکان از خودشان مي‌کشند با تصويري که آنها از خودشان در ذهن دارند، ارتباط مستقيم دارد. دختر‌بچه‌هايي که هميشه در خانواده از آنها تعريف و تمجيد مي‌شود، معمولا تصوير خودشان را زيبا و با لباس‌هاي پف‌دار مي‌کشند و اين خيلي خوب است که بچه‌ها خودشان را دوست داشته باشند. در عين حال، نقاشي کودکان براي روان‌پزشکان اطفال آنقدر مهم است که گاهي آنها از همين نقاشي‌ها به عنوان آزمون تشخيصي استفاده مي‌کنند.

اين آزمون چگونه و در چه گروه سني انجام مي‌شود؟

ما معمولا با نقاشي، يک شکل نيمه‌کاره مي‌کشيم و از کودکي که در طيف سني 5/3 تا 5/5 سالگي است، مي‌خواهيم آن را ادامه بدهد. بچه‌هايي که آن را خوب و قشنگ ادامه مي‌دهند، معمولا بچه‌هاي خوشحال و شادي هستند ولي کودکاني که شکل نيمه‌کاره را تبديل به يک نقاشي زشت و ترسناک مي‌کنند، معمولا از وحشت‌هاي مستقيم يا غير مستقيم رنج مي‌برند. از طرفي در تمام اجزاي نقاشي کودکان، از رنگ‌ها گرفته تا خطوط و اندازه‌ها، رازي نهفته است. مثلا دقت بيش از حد بچه‌ها به هنگام نقاشي يا تلاش فوق‌العاده‌شان براي اينکه هر چيزي سرجاي خودش ترسيم شود، مي‌تواند نشانه‌اي از استعداد ابتلا به وسواس در کودک تلقي شود. البته چيزي که قبل از تفسير نقاشي‌هاي کودکان بايد در نظر گرفت، توجه به شرايط و امکانات در دسترس آنها است. نمي‌توان از يک کودک با امکانات محدودتر و در شرايط دشوارتر همان انتظاري را داشت که از کودک ديگري با امکانات بيشتر و محدوديت‌هاي کمتر. اما به هر حال، اصول مشخصي در تفسير نقاشي کودکان وجود دارد.

مثال مي‌زنيد؟

بله؛ مثلا خطوط نقاشي کودک به تنهايي و بدون وابستگي به محتواي اثر، مي‌تواند بازتاب‌دهنده حالت‌هاي روحي و فکري او باشد؛ به نحوي که خطوط باز و بلند از راحتي و خوشحالي آنها حکايت مي‌کند و در مقابل، خطوط فشرده و کوتاه حاکي از ضعف عصبي آنها است. در عين حال، خطوط کوتاه و ناپيوسته‌اي که احساس مي‌شود کودک در کشيدن آنها دچار ترديد شده يا از کشيدن آنها منع شده، نشانه خجالتي بودن او است. فضاي نقاشي هم يکي ديگر از ارکان نقاشي است که نشان‌‌دهنده نحوه ارتباط و شيوه واکنش نشان‌ دادن کودک به محيط اطراف است. بچه‌هاي خجالتي و کم رو که اعتماد به نفس پايين‌تري دارند، معمولا ترجيح مي‌دهند در يک کاغذ کوچک يا در گوشه صفحه يا در قسمت محدودي از فضاي صفحه نقاشي بکشند. کودکان غمگين و گوشه‌گير معمولا نقاشي‌هايشان را متمايل به سمت چپ کاغذ مي‌کشند و بچه‌هايي که خط‌خطي‌هايشان را در مرکز کاغذ قرار مي‌دهند، معمولا بر احساسات‌شان توجه و تمرکز بيشتري دارند. از طرفي، تعداد رنگ‌هاي به کار‌ رفته در نقاشي‌ کودکان نيز از اهميت زيادي برخوردار است.

منظورتان اين است که تعداد رنگ ها در نقاشي کودکان بيانگر حالات دروني آنها است؟

ببينيد؛ بچه‌هايي که در زندگي با مشکلات بيشتري مواجه‌اند، مثل بچه‌هاي طلاق و ساير بچه‌هايي که به هر ترتيب در زندگي‌شان شوک بدي به آنها وارد شده، معمولا در نقاشي‌هايشان بيشتر از 3 رنگ استفاده نمي‌کنند و اغلب اوقات، يکي از اين 3 رنگ‌ نيز بنفش است که علاقه کودکان به اين رنگ، گوياي اضطراب آنها است. درمقابل، بچه‌هايي که آسودگي بيشتري دارند، معمولا بيشتر از 5 رنگ در نقاشي‌هايشان استفاده مي‌کنند. براي بيشتر بچه‌ها، نقاشي کشيدن به مثابه يک سرگرمي جذاب است و نتيجه نقاشي چندان مورد توجه‌شان نيست. به همين دليل، به مربيان مهد کودک نيز توصيه مي‌شود به روند نقاشي اهميت بدهند و امکانات کافي را براي بچه‌ها فراهم کنند. ضرورتي ندارد که آنها حتما از رنگ‌هاي واقعي در نقاشي‌هايشان استفاده کنند و لزومي ندارد که هميشه برگ‌ها را سبز بکشند. البته بچه‌هايي که در زندگي با مشکلات بيشتري مواجه‌اند، معمولا اثر رنگ‌ها را با فشار بيشتري روي کاغذ وارد مي‌کنند و بيشتر اوقات، نقاشي‌‌شان فقط خط‌‌خطي است.

اين درست است که بگوييم اولين کسي که کودک در نقاشي‌هايش مي‌کشد، مهم‌ترين فرد از لحاظ عشق و علاقه يا ترس و دلهره در زندگي اوست؟

خب؛ شکل اول معمولا همان کسي است که ذهن کودک را بيشتر از ديگران به خود مشغول کرده است. بچه‌ها اين شکل را با دقت زياد و رعايت جزييات بيشتري ترسيم مي‌کنند و برعکس، کم‌اهميت‌ترين فرد براي کودک، يا اصلا نقاشي نمي‌شود يا کوچک‌تر و دورتر از همه و با کمترين جزييات ممکن نقاشي مي‌شود. اگر کودک، تصوير خودش را در نقاشي‌هاي خانوادگي نکشد، اين امر نشانه عدم احساس راحتي او در خانواده است. چيزي که من در نقاشي کودکان به آن توجه مي‌کنم، همين جزييات است زيرا جزييات نشانه هوش است و بچه‌هايي که جزييات را بهتر مي‌کشند معمولا باهوش‌ترند. بچه‌اي که هر 5 انگشت دست‌ آدم را توي نقاشي‌هايش ترسيم مي‌کند، بچه‌ با‌هوشي است. با‌هوش‌ها معمولا با دقت زيادي تمام اعضاي بدن را مي‌کشند و فراموش کردن برخي از اجزا شايد فقط از سر بي‌توجهي‌شان باشد اما اگر کودکي هميشه يک عضو يا يک چيز مشخص را نکشيد، اين مي‌تواند معناي خاصي داشته باشد.

والدين در اين بين چه نقشي دارند؟

نبايد اين نکته را ناديده گرفت که در دادن موضوع نقاشي به کودکان‌مان نيز بايد از موضوعات کلي و ملموس استفاده کنيم. مثلا از آنها بخواهيم يک مزرعه خوشحال، يک محل خطرناک يا يک دنياي تميز را نقاشي کنند. مهم‌ترين رکن در نقاشي کودک، خوشحالي است. بچه مي‌تواند حتي يک کوسه را خوشحال بکشد. بايد اجازه بدهيم بچه‌ها بدون محدوديت نقاشي بکشند و آموزش‌هايمان را به بعد از 7 سالگي موکول کنيم زيرا تا قبل از اين سن، بازي و نقاشي آزاد به مراتب بهتر و مفيدتر از هر آموزشي است. از طرفي، کپي کردن از نقاشي ديگران، مانع بروز خلاقيت کودکان مي‌شود و تکرار اين کار مي‌تواند نشانه ضعف اعتماد به نفس کودک باشد اما در مقابله با چنين مواردي، واکنش شديد و مستقيم والدين نه تنها مشکلي را حل نمي‌کند بلکه موجب افزايش حساسيت و گرايش بيشتر کودک به اين کار مي‌شود. در چنين شرايطي بهتر است از يک مشاور يا کارشناس کمک خواست. البته نبايد فراموش کرد که اصلا نيازي نيست بچه‌ها حتما خوب نقاشي بکشند يا در آينده يک نقاش ماهر و حرفه‌اي بشوند زيرا نقاشي براي کودکان صرفا ابزاري است براي بالا بردن کيفيت رشد روحي، عاطفي و فکري.

و سوال آخر اينکه آيا ميل به نقاشي کشيدن در همه کودکان وجود دارد؟

بله؛ حتي نقاشي نکشيدن يک بچه مي‌تواند نشانه ضعف او در برقراري ارتباط با ديگران يا بي‌علاقگي او به برقراري چنين ارتباطي باشد اما کمبود امکانات نقاشي، پافشاري‌ والدين در نقاشي کشيدن کودکان يا بي‌توجهي آنها به نقاشي کودک و به ويژه تمسخرشان مي‌تواند زمينه‌هاي بي‌انگيزگي بچه‌ها را فراهم کند. به همين دليل توصيه مي‌شود خط‌خطي‌هاي کودکتان را تشويق کنيد زيرا اين کار به افزايش اعتماد به نفس و شکوفايي خلاقيت آنها منجر مي‌شود. کمترين تشويق بزرگ‌ترها معمولا تعريف و تمجيد شفاهي از نقاشي کودکان است و نصب نقاشي آنها به ديوار اتاق نيز مي‌تواند يکي از بزرگ‌ترين تشويق‌ها براي کودکان باشد. اگر مي‌خواهيد انگيزه نقاشي را در بچه‌هايتان بيشتر کنيد، بهتر است خودتان هم با فرزندتان همراه شويد. يک کاغذ برداريد و بدون اينکه به کودک‌ نشان دهيد چه مي‌کشيد، با حالتي کودکانه سعي کنيد در حال نقاشي کردن، حس کنجکاوي او را تحريک کنيد و بعد از تمام شدن نقاشي، آن را به خود کودک و ساير اعضاي خانواده ‌نشان دهيد و پيشاپيش از ديگران بخواهيد در برابر نقاشي‌تان هيجان‌زده شوند. در عين حال، ساعتي از روز‌هاي تعطيل خودتان را به کار با رنگ و ترکيب‌ آنها با هم (حتي رنگ‌هاي پلاستيک ساختمان) اختصاص بدهيد و از کودک‌ بخواهيد در مورد نقاشي‌هايش برايتان توضيح بدهد و مطمئن باشيد با استفاده از اين روش‌ها موجب ارتقاي سلامت روان فرزندتان خواهيد شد.

روانشناسي نقاشي كودكان

روانشناسي نقاشي كودكان
مداد زرد من كجاست؟

رشد سالم كودك و تربيت صحيح وي، آرزوي قلبي هر پدر و مادري است. شايد شما والدين عزيز نيز هميشه اين سوال را از خود بپرسيد كه آيا رشد فرزندتان طبيعي است؟ آيا تمام نيرو و توان خود را براي تربيت صحيح و اصولي وي صرف كرده‌ايد؟ آيا تمام استعدادها و مهارت‌هاي فرزندتان را مي‌شناسيد؟
و آيا براي پرورش اين استعدادها و مهارت‌ها و نيز رشد جسماني، روحي و رواني وي از اطلاعات و مهارت كافي برخورداريد؟
معمولا فراهم آوردن شرايط و امكانات براي رشد جسماني هر چه بهتر فرزندان بسيار آسان‌تر از يافتن راهكارها و روش‌هايي براي حصول موفقيت در پرورش روحي و رواني آنان است. چرا كه رشد جسماني كودك مطابق منحني رشد و مراقبت‌هاي پزشكي عينا قابل رويت بوده و در صورت ايجاد خلل و هرگونه نقصان در تداوم آن جبران‌پذير است و حال آن كه هرگونه خدشه‌اي در رشد روحي ــ رواني كودك خصوصا در آغازين روزهاي شكل‌گيري و پايه‌ريزي شخصيت، اثرات سوء بسياري را در زندگي آينده و ميزان موفقيت‌ها و شكست‌هاي او و حتي در تعامل و ارتباطات وي با اطرافيان و اجتماع در پي خواهد داشت و در كمتر مواردي جبران‌پذير است و چه بسا كه اصلا قابل بازنگري و جبران نيز نخواهد بود.
طبق نظريه روان‌شناسان، پايه‌ريزي شخصيت كودك از بدو تولد آغاز مي‌شود. يك نوزاد از بدو تولد نوازش مادر را حس مي‌كند، با صداي او آرام مي‌شود و در آغوشش مامن مي‌گيرد و معني مهر و محبت را درك مي‌كند، ولي نمي‌تواند آن را نشان دهد و تنها از طريق انتقال حسي آن را بروز مي‌دهد. تا دو سالگي شخصيت كودك از لحاظ ويژگي‌هاي فطري كامل شده و از آن پس تاثيرات محيط پيرامون و اطرافيان در شكل‌گيري ويژگي‌هاي اكتسابي شخصيتي‌اش مشهود و موثر خواهد بود.
كودك از اين سن به بعد، خواسته‌هاي مادي و نيازهاي فيزيكي خود را براحتي بر زبان مي‌آورد به عنوان مثال به هنگام گرسنگي غذا طلب مي‌كند، به هنگام تشنگي آب مي‌خواهد، در صورت خستگي مي‌خوابد و .... حال آن كه از بيان نيازها و خواسته‌هاي معنوي و روحي خود قاصر است و اين نيازها را در غالب فعاليت‌هاي ديگر به غير از بيان مستقيم، بروز مي‌دهد.
اصولا كودكان از طريق نقاشي كشيدن، قصه‌گويي، بازي كردن و ... شناخته مي‌شوند. به عبارتي نقاشي، زبان كودك است.
نقاشي به ما كمك مي‌كند تا به دنياي دروني و روح كودك پي ببريم، بدانيم چه نيازهايي دارد، آيا كودك ما ناسازگار يا بيمار است؟ در بزرگسالي مي‌خواهد چه كاره شود؟و ...
در صورتي كه كودك، خود به كشيدن نقاشي علاقه داشته باشد، از كشيدن نقاشي لذت مي‌برد. اما اگر كودك را به كشيدن نقاشي مجبور كنيد او اين كار را از روي علاقه انجام نمي‌دهد.
شايد شما از آن دسته كساني باشيد كه خط خطي كردن كاغذ توسط كودكتان براي شما بي‌مفهوم باشد. ولي به واقع كودك از خط خطي كردن كاغذ منظور خاصي دارد. اين امر بيشتر به محدوده سني كودك بستگي دارد. مفهوم اين خطوط به عوامل فردي و تكاملي هركس بستگي دارد. اختلاف و تفاوت فردي از همان ابتدا نمايان مي‌شود و چون دوران خط‌نگاري قبل از نقاشي تمثيلي است بنابراين چيزي كه در اين دوره نمايان مي‌شود خود نماياندن كودك در مقابل حقيقت بيروني يك امر كلي است. اين خط‌خطي‌ها به صورت‌هاي مختلف يا با دقت و ظرافت يا در قسمتي محدود از كاغذ يا در تمام قسمت‌هاي كاغذ با خطوط مداوم و يا مقطع و با رنگ‌ها و اشكال مختلف ظاهر مي‌شوند، كه همه با هم فرق دارند و نشانگر شخصيت كودك از نظر خلق و خو و قدرت او هستند.
روان‌شناسان تاييد كرده‌اند كه به هنگام بيان نخستين دوره خط‌نگاري، اگر كودكي تمام صفحه كاغذ را با خطوط پركند ، بدين وسيله تمايلش را به تصاحب مكان بيشتري در قلب و عاطفه مادر نشان مي‌‌دهد. اين گونه تعبير شايد به نظر رويايي باشد ولي به طور كلي در شكل كشيدن كودكان، تصوير مادر بيشتر از هر تصويري نشان داده مي‌شود بنابراين طبيعي است كه كودك تمام محبت و تمايلاتش را در ارتباط با مادر توجيه كند.
آنچه كودك به صورت خط‌خطي عرضه مي‌دارد، به دلايل تكاملي نيز با هم فرق دارند و خط‌خطي‌هاي يك كودك يكساله از نظر گستردگي و ساختار با نقش و خط‌هايي كه يك كودك سه‌ساله مي‌كشد، خواه‌ناخواه فرق اساسي دارد.
كودكان معمولا در يكسالگي است كه مداد در دست مي‌گيرند ولي به جاي خط كشيدن بيشتر با مداد بر روي كاغذ مي‌كوبند و بنابراين، به آساني موفق نمي‌شوند اثري بر روي كاغذ بر جاي بگذارند. ولي سرانجام در 18 تا 20 ماهگي به طور كامل موفق بهخط كشيدن مي‌شوند. در سن دو سال و نيمه‌گي قدرت عضلاني كودك بيشتر مي‌شود و هنگامي كه خط را رسم مي‌كند، با چشم نيز مراقب آن است تا آن خط از محدوده تعيين‌شده خارج نگردد. در سه سالگي، خط‌نگاري كودك ديگر فقط براي لذت بردن از حركت يا فشار مداد بر روي كاغذ نيست، بلكه مايل است احساسات دروني خود را كه در ارتباط با تجربه‌هاي زندگي كوتاه‌مدتش به دست آورده بيان كند و بتدريج با افزايش سن كودك، اين خطوط بصورت عمودي، افقي، منحني و ... درخواهند آمد كه هر يك بيانگر جنبه‌اي از ابعاد شخصيتي هر كودكي هستند. اگر كودك سن كمي داشته باشد خط‌خطي كردن كاغذ براي سنين او يك كار عادي به شمار مي‌آيد و او سعي دارد با نقاشي كردن احساسات دروني خود را بروز دهد. اما اگر كودك اين كار را در سنين بالا انجام دهد، معلوم است كه به وسيله خط‌خطي كردن نقاشي خود، مي‌خواهد نفرت خود را نشان دهد.
اعتماد به نفس
چگونه از روي نقاشي مي‌توان به ميزان اعتماد به نفس كودك پي برد؟
اگر كودك تمام صفحه دفتر يا ورق خود را به وسيله نقاشي پر كند، معلوم است كه از اعتماد به نفس بالايي برخوردار است و حضور خود را در ميان جمع احساس مي‌كند. اما اگر كودك تنها گوشه‌‌اي از تمام صفحه را پر كند، معلوم است كه وي از اعتماد به نفس كمتري برخوردار است.
آيا كودكاني كه يك يا دو نفر از اعضاي خانواده خود را از نقاشي حذف مي‌كنند، مي‌خواهند منظور خاصي را به ما برسانند؟
بله، زيرا كودك هر چه يكي از اعضاي خانواده خود را به خود نزديكتر بكشد، مي‌خواهد علاقه خود را نسبت به آن فرد نشان بدهد، اما هر چه آن فرد را از خود دورتر بكشد يا اصلا وي را نكشد، نشان‌دهنده نفرت كودك نسبت به آن فرد است. به دليل علاقه بسياري از خانواده‌ها به جنبه روانشناسانه نقاشي كودكشان و اهميت اين مساله به بررسي مفاهيم نقاشي كودكان به صورت خلاصه مي‌پردازيم. براي اين منظور به بررسي اشيايي كه به طور معمول در نقاشي اغلب كودكان يكسان است از جمله مفهوم خورشيد، ماه، آسمان، زمين، ‌اتومبيل ، حيوانات و ... مي‌پردازيم. لطفا توجه داشته باشيد كه شما به كودك، موضوع نقاشي نمي‌دهيد و خودش، آزادانه نقاشي مي‌كند:
خورشيد و ماه
در اغلب نقاشي‌هاي كودكان، خورشيد ديده مي‌شود. خورشيد نشانه امنيت، خوشحالي، گرما، قدرت و به قول روانشناسان خورشيد به معني «پدر» است. وقتي رابطه كودك و پدر خوب است كودك خورشيد را در حال درخشيدن مي‌كشد و وقتي رابطه آن دو مطلوب نيست كودك خورشيد را در پشت كوه ناپديد مي‌كند. ترس كودك از پدر به رنگ قرمز تند يا سياه در نقاشي ديده مي‌شود. البته با يك نقاشي ما به قضاوت نمي‌پردازيم بلكه بايد چندين نقاشي كودك را بررسي كرد . ماه نشانه نيستي است. اغلب كودكان ماه را كنار قبر و قبرستان مي‌كشند، كودكان در نقاشي خود ماه را با «مرگ» معني مي‌بخشند.
آسمان و زمين
آسمان به معني الهام و پاكي است، ولي زمين به معني ثبات و امنيت است. كودكان خيلي كوچك هيچ وقت خطي براي نشان دادن زمين ترسيم نمي‌كنند، ولي در 5 يا 6 سالگي كه آغاز درك دلايل منطقي است، به كشيدن زمين نيز مي‌پردازند.
اتومبيل
در جامعه امروزي ماشين نشانه قدرت است، به همين دليل، در نقاشي‌هاي كودكان مخصوصا پسربچه‌ها، ماشين زياد ديده مي‌شود. وقتي يكي از اعضاي خانواده كه اغلب پدر و گاهي خود كودك است، رانندگي مي‌كنند از ديدگاه برون‌فكني اهميت پيدا مي‌كند. بيشتر نوجوانان به بهانه اين‌كه كشيدن تصوير آدم حوصله‌شان را سر مي‌برد يا سخت است، از كشيدن شكل آدم خودداري مي‌كنند، اما به اعتقاد پژوهشگران ترجيح دادن كشيدن ماشين در اين دوره خود به خود نشان‌دهنده وابسته بودن شخص به دنياي خارج و زندگي ماشيني است. البته اين مسائل بستگي به سن، فرهنگ و عوامل ذهني و ... نوجوان دارد.
حيوانات
اگر در نقاشي كودك شما تصاوير حيوانات ديده مي‌شود، ممكن است دلايل مختلفي وجود داشته باشد كه شما با صحبت كردن با كودك به آن پي مي‌بريد.
كودكي كه در روستا زندگي مي‌كند يا حيوانات خانگي دارد يا عاشق حيوانات باشد و يا حتي زياد به باغ وحش برود طبيعي است كه تصوير حيوان بكشد، پس فرهنگ و طرز زندگي كودك در خانواده از اهميت زيادي برخوردار است. اگر كودك به نوعي با حيوانات رابطه نداشته باشد و حيوان براي او در دسترس نباشد، تصوير حيوان در نقاشي او اهميت خاصي پيدا مي‌كند. گاهي ممكن است كودك احساس گناه و تقصيري را كه تجربه كرده و جرات نكرده آن را ابراز كند در نقاشي و در قالب حيوان نشان دهد. مثلا كودكي ممكن است به دليل اين‌كه شب گذشته تشكش را خيس كرده و سرزنش شده،‌ احساس گناه بكند و در نقاشي‌اش شكل حيوان خاصي را مثل مارمولك بكشد.
كشيدن حيوانات درنده نشانه فشارهاي دروني مخفي كودك است. مثلا كودكي كه نسبت به برادر كوچكتر تازه به دنيا آمده‌اش حسادت مي‌كند، در نقاشي ممكن است گرگ بكشد كه اين نشان‌دهنده ترس و دلهره كودك از تازه‌وارد كوچولو است.
والدين بايد توجه داشته باشند كه در تجزيه و تحليل نقاشي كودكان كه كاري بسيار ظريف و حساس است، چون يك كار تخصصي و تجربي است شما راي قطعي نمي‌دهيد. كودك شما بايد خودش به ميل خودش موضوع نقاشي را انتخاب كند.
شما نبايد بالاي سر او بنشينيد و به او مداد رنگي به ميل خودتان بدهيد، او در نقاشي كردن بايد آزادي كامل داشته باشد، در پايان نقاشي از كودك بخواهيد كه در مورد تصاوير كشيده شده براي شما حرف بزند، اين‌گونه اطلاعات به شما در تجزيه و تحليل نقاشي كودك دلبندتان كمك مي‌كند، ‌كودكان را به كشيدن تشويق كنيد، اما آنها را مجبور نكنيد كه همين الان براي شما نقاشي بكشند.

دومین کارگاه تفسیر نقاشی کودکان و بزرگسالان


دومین کارگاه تفسیر نقاشی کوکان و بزرگسالان د رتاریخ 20 آبان در دانشگاه برگزا می شود . 

ادرس جدید سایت انجمن روانشناسی پیام نور

سایت انجمن روانشناسی پیام نور به آدرس زیر انتقال یافت


کلیه خبر ها از جمله ساعت و مکان برگزاری کارگاه ها را در سایت جدید میتوانید مشاهده کنید

۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

تست بسیار جالب برای شناخت یک واقعیت



تست بسیار جالب برای شناخت یک واقعیت
این مطلب را تا آخر بخوانید و به اتفاقی که می افته کمی فکر کنید (30 ثانیه بیشتر وقت نمی گیره)

لطفا به سوالات زیر به سرعت پاسخ دهید:
نتیجه چیست؟

2+2

4+4

8+8

16+16

خیلی سریع عددی بین 12 تا 5 انتخاب کنید. انتخاب کردید؟

حالا برید پایین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عدد انتخابی شما 7 بود؟
این آزمایش توسط یکی از محققان برجسته در زمینه مطالعات ذهنی در امریکا،پرفسور "مک کین" انجام شده.
در این آزمایش با طرح 4 سوال اول ذهن شما شرطی شده و در هنگام انتخاب عددی بین 12 تا 5 ابتدا ذهن این دو عدد را جمع می کند یعنی 17 ولی 17 بین دو عدد 12 تا 5 نیست. ذهن اتوماتیک به عدد 7 می رسد که از 5 هم بزرگتر است.
این آزمایش انقلاب بزرگی در آزمایشات رفتاری ذهن نسبت به آموخته های ما از دوران کودکی و اجتماع و آنچیزی که شبانه روز از طریق رسانه ها به ما میرسد ایجاد کرده است.
طبق نتیجه تحقیقات مردم وقتی ذهنشان شرطی شد از انتخاب یا تفکر در جهت دیگر می ترسند و در دراز مدت استقلال فکری هر کس مسائل پیرامونش می شود نه تفکرات واقعی خودش.
به گفته دانشمندان: بیشتر فکر کنید و از بیان نتایجی که می رسید نترسید

گردآوری : وهاب خدابخشی

تست اضطراب

در تست زیر تعیین کنید در همین لحظه چه احساسی دارید؟!
الف)1 امتیاز       ب) 2 امتیاز        ج) 3 امتیاز       د) 4 امتیاز     ه) 5 امتیاز
سوال:
1) به خود مطمئن هستم؟
الف) بسیار زیاد ب) زیاد ج) تا حد متوسط د) کمی ه) هرگز
2) می توانم بر افکار خود تمرکز کنم؟
الف) بسیار زیاد ب) زیاد ج) تا حد متوسط د) کمی ه) هرگز

3) آرام هستم؟
الف) بسیار آرام ب)  تا حدود زیادی آرام ج) تا حد متوسط د) کمی آرام ه) هرگز

4) عصبی هستم
الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه

5) ناراحت هستم
الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه

6) بدنم همواره مرطوب است
الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه

7) نفسم منظم است
الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه

8) احساس تنش در معده دارم
الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه
حالا امتیاز ها را با هم جمع کرده و طریق امتیاز های پایین مقدار اضراب خود را  چک کنید کنید؟!






امتیاز بین 32 تا 50                           امتیاز بین 24 تا32                                      امتیاز کمتر از 24

۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

روشهای موثر برای رسیدن به خودباوری

روشهای موثر برای رسیدن به خودباوری


باور کردن خود یکی از اولین قدم ها به سمت موفقیت است. اگر به خودتان اعتماد نداشته باشید، موفق شدن در کارها خیلی سخت می شود.

1. یک شعار برای خود انتخاب کنید و هر روز آنرا برای خودتان تکرار کنید.

2. یاد بگیرید که نظر شما تنها نظری است که اهمیت دارد. افکار و نظرات بی اهمیت دیگران را کنار بگذارید. فقط خودتان هستید که باید واقعیت زندگی را برای خود آشکار کنید.

3. در محل کار، مدرسه یا خانه نظرات خود را بیان کنید. وقتی در ارتباطات خود با دیگران مطیع و سلطه پذیر نباشید آنوقت به خود و نظراتتان اعتماد و اطمینان پیدا می کنید.

4. همه چیز را امتحان کنید حتی اگر ندایی در ذهنتان بگوید که ممکن نیست. حتی کوچکترین پیروزی ها می تواند به شما اعتبار ببخشد و باعث شود دفعه بعدی که با یک مشکل یا هدف روبه رو شدید بیشتر به خودتان اعتماد کنید.

5. رفتارهای دفاعی را کنار بگذارید. وقتی به خودتان می گویید که نمی توانید به یک هدف خاص در زندگیتان برسید، قبل ازاینکه حتی تلاشی کرده باشید اجازه می دهید که شکست بخورید. پس این رفتارها را کنار بگذارید و همیشه متضاد این را به خودتان دیکته کنید.

6. دور و برتان را با افرادی پر کنید که تحسینشان می کنید. وقتی با کسانی هستید که افراد موفقی هستند بیشتر می توانید خودتان را باور کنید. از این افراد کمک بخواهید تا به شما نشان دهند که چطور برای رسیدن به اهدافشان تلاش کرده اند.

7. برای خودتان هدف تعیین کنید. وقتی هدف داشته باشید کنترل در دستان شماست.

8. باید تشخیص دهید که چه موقع به هدفتان می رسید تا به بالا بردن اعتماد به نفستان کمک کند.

9. دلیل شکستتان را پیدا کنید. برای هر کسی پیش می آید که نتواند به هدفی دست پیدا کند اما اگر از شکست هایتان درس بگیرید احتمال موفقیتتان بیشتر می شود.

10. برای قضاوت درمورد موفقیتتان انتظارات واقع بینانه داشته باشید. قبل از اینکه برای دویدن آمادگی جسمانی لازم را پیدا نکرده باشید نباید از خودتان توقع داشته باشید که بتوانید 4 کیلومتر را بدوید.

11. به انتقادات گوش دهید اما اجازه ندهید متقاعدتان کند که کمتر از آن چیزی هستید که واقعا هستید. بعضی منتقدان برای بزرگ تر جلوه دادن خودشان دوست دارند شما را خرد کنند اما خیلی های دیگر هم هستند که توصیه های انتقادی بسیار خوب در اختیارتان می گذارند که به کمک آن می تواند خودتان را ارتقاء دهید.

12. وقت و انرژیتان را به دیگران اختصاص دهید. وقتی اینکار را می کنید، فیدبک مثبت از طرف مقابل دریافت می کنید و احترام آنها را به دست می آورید. با این روش خودتان هم کم کم احترام بیشتری برای خودتان قائل خواهید شد.

13. خودتان را باور کنید تا بهترین باشید.

نکات

· اجازه ندهید دیگران اعتماد به نفستان را پایین بیاورند.
· اگر کسی به شما گفت که فلان کار را نمی توانید بکنید، حرفش را باور نکنید.
· نقاط منفیتان را مثل هدف تیراندازی بدانید و تا می توانید به سمت آنها تیر شلیک کنید. این باعث می شود اعتماد به نفستان بالا رود.

هشدارها

· قبل از اینکه خودتان را باور کنید باید خودتان را بشناسید. باید بدانید که چه چیز برای شما بهتر عمل میکند.
· اگر می خواهید به خودتان ایمان پیدا کنید باید خوب با زیر و بم شخصیتتان آشنا شوید